پالرمو روی میز نشسته بود در حالی که برلین آماده بیرون رفتن با تاتیانا بود. او با پالرمو تماس گرفت تا احساساتش را نسبت به او تایید کند. پالرمو یک بطری شراب بیرون آورد و به برلین نوشیدنی پیشنهاد کرد، اما او نپذیرفت. او به پالرمو گفت که او را دوست دارد و آنها با هم جفت هستند.