من از این واقعیت خوشم میآید که زمان یوجین با «استفانی» را از دیدگاه مکس ببینیم. بسیاری پس از آخرین قسمت تعجب کردند که چرا مکس کسی نیست که با یوجین ملاقات می کند اگر آنها ارتباط خوبی در رادیو داشتند، اما در این قسمت متوجه می شویم که او حتی نمی دانست که او در شهر است. برادرش مرسر به او گفت که صحبت های غیرمجاز را متوقف کند و او این کار را کرد. او متوجه شد که از یک خط عبور کرده است و نمیخواهد بیشتر از این پیش برود.